سال هفتم
(تثنیه 1:15-11)
25
1 خداوند این دستورات را در کوه سینا به موسی داد:
2 «به قوم اسرائیل بگو هنگامیکه وارد سرزمینی که به شما میدهم شدید، هر هفت سال بگذارید که زمین من استراحت کند.
3 شش سال زمینهای خود را کشت کنید، درختان انگور را هرس نمایید و محصولات خود را جمع کنید.
4 امّا در سال هفتم زمین را به خداوند وقف نمایید و در آن چیزی نکارید و هرس نکنید.
5 نباتات خودرو را که در زمین شما میرویند درو نکنید و همچنین انگور را از درختانی که هرس نشدهاند برای خود نچینید. آن سال برای زمین، سال استراحت است.
6 گرچه در آن سال کشت و زراعت نمیشود، امّا من برای شما و غلام، کنیز و کارگرانتان و همچنین بیگانگان که در بین شما زندگی میکنند، خوراک تهیّه میکنم.
7 رمه و گلّهٔ شما و جانوران وحشی هم باید از محصول زمین بخورند.
سال پنجاهم
8 «هفت مرتبه هفت سال یعنی در مجموع چهل و نُه سال بشمار،
9 سپس در روز دهم ماه هفتم، یعنی روز کفّاره، شخصی را بفرست تا در سرتاسر زمین شیپور بزند.
10 به این ترتیب، سال پنجاهم را مقدّس بشمارید و برای همهٔ ساکنان سرزمین اعلام آزادی کنید. در این سال همهٔ دارایی، مردمی که فروخته شده بودند، به صاحبان اصلی یا بازماندگانشان بازگردانده شوند و هرکس که به عنوان برده فروخته شده بود، به خانوادهٔ خود بازگردد.
11 در سال پنجاهم نه چیزی در زمین بکارید، نه محصول آن را درو نمایید و نه انگورها را جمع کنید.
12 سال پنجاهم، سال مقدّس است و در این سال هر چیزی را که در زمین میروید، بخورید.
13 «در سال پنجاهم هرکسی باید به مُلک و جای خود بازگردد.
14 در معاملهٔ خرید و فروش زمین، صادق و با انصاف باشید.
15 قیمت آن باید مطابق تعداد سالهایی که به سال پنجاهم آینده مانده است، تعیین گردد.
16 یعنی اگر سالهای زیادی به سال پنجاهم مانده باشند، قیمت زمین زیادتر و اگر سالهای کمی مانده باشند، از قیمت آن کاسته میشود. به این معنی که فروشنده، قیمت محصولات سالهای باقیمانده را از خریدار میگیرد.
17 در معامله با بنیاسرائیل صادق باشید و از من که خداوند خدای شما هستم، اطاعت کنید.
مشکل سال هفتم
18 «اوامر و فرامین مرا بجا آورید تا در سرزمین خود با آسودگی و امنیّت زندگی کنید.
19 زمین، محصول کافی بار میآورد و هرقدر که بخواهید، میتوانید از محصول آن بخورید و سیر شوید.
20 «بعضی خواهند پرسید: 'پس در سال هفتم که هیچ کشت و زراع نمیشود، چه بخوریم؟'
21 جواب این است که من، زمین را در سال ششم آنقدر برکت میدهم که برای سه سال محصول کافی بار آورد.
22 تا وقتی در سال هشتم شروع به جمعآوری محصول خود میکنید، هنوز هم خوراک کافی داشته باشید.
خرید دوبارهٔ ملک
23 «زمین را نباید به صورت دایمی بفروشید، زیرا زمین متعلّق به من است. به شما اجازه میدهم تا همچون بیگانگان از آن استفاده کنید.
24 «وقتی زمین فروخته شد، مالک اصلی حق دارد که آن را دوباره بخرد.
25 اگر یک اسرائیلی تنگدست شود و مجبور گردد که زمین خود را بفروشد، یکی از نزدیکترین خویشاوندان او باید زمین را بازخرید کند.
26 هرگاه آن شخص، کسی را نداشته باشد که زمینش را بازخرید کند، اگر بعد از مدّتی خودش پول کافی به دست آورد که زمین را دوباره بخرد،
27 در آن صورت باید قیمت محصولاتی را که تا سال پنجاهم از زمین حاصل میشود پرداخت کند و زمین را بازخرید نماید.
28 اگر توان بازخرید آن را نداشته باشد، زمین تا سال پنجاهم، نزد خریدار باقی میماند، امّا در سال پنجاهم، باید دوباره آن را به صاحب اصلی خود بازگرداند.
29 «هرگاه کسی خانهٔ خود را که در میان دیوارهای شهر واقع است بفروشد، او حق دارد که در ظرف یک سال آن را دوباره بخرد.
30 اگر بعد از یک سال نتواند آن را بازخرید کند، در آن صورت خانه به خریدار تعلّق میگیرد و فروشنده نمیتواند در سال پنجاهم آن را دوباره به دست آورد.
31 امّا اگر خانه در روستای بدون دیوار واقع باشد، حکم زمین زراعتی را دارد. مالک اصلی حق بازخرید آن را دارد و آن را باید در سال پنجاهم به او بازگرداند.
32 امّا لاویان میتوانند املاک خود را در شهرهایی که تعیین شده، در هر زمان بازخرید کنند.
33 اگر یکی از لاویان خانه خود را در شهر بفروشد و نتواند آن را بازخرید کند، باید در سال پنجاهم آن را دوباره به او بازگردانند، زیرا املاک لاویان به طور دایم متعلّق به مردم اسرائیل است.
34 امّا لاویان نمیتوانند کشتزارهای اطراف شهر خود را بفروشند، چرا که آنها مِلک دایمی ایشان است.
قرض دادن به فقیر
35 «هرگاه یکی از اسرائیلیان همسایهٔ تو فقیر و تنگدست شود، به او کمک نما. تو باید از او همانند کارگران خودت حمایت کنی تا بتواند در میان شما زندگی کند.
36 از او سودی نگیر، بلکه از خدای خود بترس و اجازه بده که با تو زندگی کند.
37 از پولی که به او قرض میدهی، سود نگیر و چون به او غذا میدهی، توقّع فایده نداشته باش.
38 من خداوند خدای شما هستم که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا سرزمین کنعان را به شما بدهم و خودم خدای شما باشم.
آزادی بردگان
39 «اگر یکی از همسایگان اسرائیلی تو فقیر شود و خود را به تو بفروشد، تو نباید با او مانند یک غلام رفتار کنی.
40 او باید مثل یک کارگر روزمزد تا سال پنجاهم برای تو کار کند.
41 بعد از آن میتواند با اطفال خود، خانهٔ تو را ترک کند و به زمین خود و نزد خانوادهٔ خود بازگردد.
42 شما بندگان خدا هستید و او شما را از مصر بیرون آورد، پس نباید به بردگی فروخته شوید.
43 با آنها با خشونت رفتار مکن و از خداوند بترس.
44 اگر به برده نیاز دارید میتوانید از اقوامی که در اطراف شما هستند، خریداری کنید.
45 همچنین میتوانید فرزندان بیگانگانی را که در بین شما زندگی میکنند، حتّی اگر در سرزمین شما به دنیا آمده باشند، بخرید.
46 آنها تا زنده هستند، غلام شما میباشند و میتوانید آنها را بعد از خود برای فرزندانتان واگذارید، امّا شما نباید با اسرائیلی بدرفتاری کنید.
47 «اگر یکی از بیگانگانی که در بین شما زندگی میکند ثروتمند شود و یکی از اسرائیلیان تنگدست گردد و خود را به آن بیگانه و یا نزدیکان او بفروشد،
48-49 یکی از برادرانش یا عمویش یا پسر عمویش یا یکی از اقوام نزدیکش میتواند او را بازخرید کند. اگر خودش پول کافی به دست آورد، میتواند خود را بازخرید نماید.
50 او باید با کسیکه او را خریده مشورت کند و بهای بازخریدش را بر مبنای مزد کارگر روزمزد و سالهای باقیمانده تا سال پنجاهم حساب کند.
51-52 او باید بهای آزادی خود را به نسبت سالهای باقیمانده بپردازد،
53 مانند کسیکه سالانه استخدام شده باشد. صاحب او نباید با خشونت با او رفتار کند.
54 اگر او با هیچیک از این شرایط آزاد نشد، او و فرزندانش باید در سال پنجاهم آزاد گردند.
55 یک اسرائیلی نمیتواند بندهٔ دایمی باشد، زیرا آنها بندگان خداوند هستند. او آنها را از مصر خارج کرد، او خداوند خدای شماست.»