کتاب ملاکی نبی
معرّفی کتاب
کتاب ملاکی در قرن پنجم قبل از میلاد و بعد از بازسازی معبد اورشلیم نوشته شده است. تأکید این نبی خطاب به کاهنان و مردم این است که با وفاداری پیمانی را که با خدا بستهاند تجدید کنند. بسیار واضح و روشن بیان میکند که قوم خدا و کاهنان آنها در ایمان خود دچار سستی و سهلانگاری شده و با تأخیر در تقدیم هدایا خواستهاند خدا را فریب بدهند. آنها طبق تعالیم الهی زندگی نکردهاند. امّا خدا برای داوری و پاک کردن گناهان قوم خود خواهد آمد. به همین منظور نبی خود را قبل از روز موعود خواهد فرستاد تا راه او را آماده سازد و پیمان خود را اعلام نماید.
تقسیمبندی کتاب
گناهان بنیاسرائیل 1:1-16:2
داوری و رحمت خدا 17:2- 6:4
1
1 این پیامی است که خداوند توسط ملاکی به اسرائیل داد:
محبّت خداوند به اسرائیل
2-3 خداوند میفرماید: «من همیشه عاشق شما بودهام.» امّا شما میپرسید: «تو چگونه عشق خود را به ما نشان دادهای؟» خداوند در پاسخ میفرماید: «عیسو و یعقوب دو برادر بودند. امّا من یعقوب و نسل او را دوست داشتم، امّا از عیسو نفرت داشتم. سرزمین کوهستانی او را ویران کردم و آنجا را مسکن شغالها ساختم.»
4 اگر اَدومیان که از نسل عیسو هستند بگویند: «شهرهای ما ویران شدهاند، امّا آنها را بازسازی میکنیم.» ولی خداوند متعال میفرماید: «هرچند آنها شهرهای خود را بازسازی کنند، من دوباره آن را ویران خواهم ساخت و سرزمین آنها 'سرزمین شرارت' و خودشان 'مردمی که خداوند تا ابد از آنها خشمگین میباشد' نامیده خواهند شد.»
5 هنگامی که شما اینها را با چشم خود ببینید، خواهید گفت: «بزرگی و عظمت خداوند در آنسوی مرزهای اسرائیل نیز مشاهده میشود.»
سرزنش کاهنان
6 خداوند متعال به کاهنان میفرماید: «پسر، به پدر خود و غلام به آقای خود احترام میگذارد، پس اگر من پدر شما هستم، چرا به من احترام نمیگذارید؟ و اگر ارباب شما هستم، پس حرمت من کجاست؟ ای کاهنان، شما نام مرا بیحرمت ساخته و میگویید: 'چطور نام تو را بیحرمت کردهایم؟'
7 هنگامیکه شما خوراکهای ناپاک بر قربانگاه من میگذارید، نام مرا بیحرمت میسازید. بلی، شما با این کار خود، به قربانگاه من اهانت میکنید.
8 آیا این کار شما زشت نیست که یک حیوان کور یا لنگ و یا بیمار را برای من قربانی میکنید؟ اگر آن را به حاکم خود هدیه بدهید، آیا او آن را خواهد پذیرفت و از شما راضی خواهد بود؟»
9 اکنون شما ای کاهنان توقع دارید که خدا بر شما رحم کند و شما را از فیض خود بهرهمند سازد. خداوند متعال میفرماید که تقصیر خود شماست.
10 ای کاش یکی از شما کاهنان درهای معبد بزرگ را ببندد تا کسی نتواند آتش بر قربانگاه من روشن کند. من از شما راضی نیستم و قربانیهای شما را نمیپسندم.
11 نام من در سراسر روی زمین و در بین تمام اقوام جهان با احترام یاد میشود و برای من بُخور خوشبو دود میکنند و قربانیهای پسندیده تقدیم میکنند.
12 امّا شما نام مرا بیحرمت میسازید، زیرا میگویید که قربانگاه خداوند ناپاک و غذای آن مکروه است.
13 خداوند متعال میفرماید: «شما میگویید خدمتی که برای من میکنید خسته کننده است و روی خود را از من برمیگردانید. شما حیواناتی را که بزور از مردم گرفتهاید و آنهایی را که لنگ یا بیمارند، به عنوان قربانی برای من میآورید! آیا فکر میکنید که من آنها را میپذیرم؟
14 لعنت بر کسیکه فریب بدهد، یعنی نذر کند که قوچ سالمی را از گلّهٔ خود قربانی کند ولی حیوان معیوبی را بیاورد. من پادشاه بزرگ و با عظمت هستم و نام من در بین اقوام جهان با عزّت و احترام یاد میشود.»